۹ فرزند میان سنگ و شعله ها وداع مادرانه ای که جهان را لرزاند

۹ فرزند میان سنگ و شعله ها وداع مادرانه ای که جهان را لرزاند بیمارستان دی: پزشکی که سال ها جان بیماران را نجات داد، این دفعه نتوانست جلوی نابودی خانواده اش را بگیرد و 9 فرزندش در حمله هوایی به خانه شان در غزه شهید شدند و خود او بعد از جراحات شدید به شهادت رسید.


خبرگزاری مهر - گروه سلامت: هوا هنوز روشن نشده بود که صدای انفجار، سکوت محله را درهم شکست و خانه ای در خان یونس، خانه ای که روزی با خنده های کودکانه زنده بود، تنها در یک لحظه به تلی از خاکستر بدل شد. همان خانه ای که برای دکتر حمدی النجار، بالاتر از هر مکانی، نماد زندگی بود؛ حالا به گور دسته جمعی عزیزترین دارایی اش تبدیل گشته بود. پزشکی که سال ها با دستانی لرزان و قلبی امیدوار، برای نجات جان مجروحان جنگی تلاش می کرد، این دفعه خود میان آوار، بدنبال تکه های پاره پاره ی زندگی اش می گشت؛ زندگی ای که دیگر بازنمی گشت. نه بیمارستانی بود، نه تخت عملی، نه نوری از امید. تنها آوار بود و سکوت؛ و پیکرهای کوچک و بی جان ۹ کودکش، که دیگر صدایی از آنها شنیده نمی شد و دکتر آلاء النجار، همسرش، با همان روپوش سفید پزشکی اش، سراسیمه وارد بیمارستان شد، اما نه برای نجات، که برای وداع. وداعی که هیچ مادری را تاب آن نیست. دکتر حمدی النجار، پزشک عمومی شناخته شده منطقه، و همسرش دکتر آلاء النجار، متخصص کودکان، با وجود تهاجم بی امان، تا آخرین لحظه به سوگند پزشکی شان وفادار ماندند؛ کنار مجروحان ماندند، زخمی ها را درمان کردند، اشک خردسالان دیگر را پاک کردند، اما خانه شان امن ترین مکان برای هر پدر و مادری این دفعه میدان جنگ شد.

حمله ای که ۹ کودک را خاموش کرد

در یکی از مرگبارترین حملات هوایی رژیم صهیونیستی، خانه مسکونی این زوج هدف موشک ها قرار گرفت. موج انفجار چنان شدید بود که دیوارها، پنجره ها، خاطرات، اسباب بازیها و جان های کوچک خردسالان خانواده ی النجار را در خود بلعید. ۹ کودک؛ یحیی، رُکان، رُسلان، جُبران، إیف، ریفان، سیدین، لقمان و سیدرا، همه یک جا، در زیر آوار خاموش شدند. پیکرهای بی جانشان در بین شعله ها، خاک و آهن پاره ها پیدا شد؛ بعضی سوخته، بعضی تکه تکه، و بسیاری حتی قابل شناسایی نبودند. تنها بازمانده، آدم النجار، پسر ۱۱ ساله خانواده است. او با بدن زخمی و بی هوش، به بیمارستان ناصر منتقل شد. وضعیتش بحرانی است. امیدی هست، اما اندک برای زنده ماندن او، تنها شعله ای است که هنوز از آن خانه باقیمانده است. بر اساس گزارش منابع فلسطینی، در روز حادثه، دکتر حمدی بعد از رساندن همسرش به بیمارستان، به خانه بازمی گردد. ثانیه هایی بعد، موشکی خانه را به آتش می کشد و همه چیز در یک چشم به هم زدن نابود می شود. طبق گزارش وبگاه عربی ۲۱، در آن روز دکتر حمدی النجار به همراه همسرش دکتر آلاء النجار خانه را ترک کردند تا به محل کار خود در بیمارستان ناصر بروند. بعد از آنکه حمدی، همسرش را به بیمارستان رساند به خانه بازگشت اما ناگهان حمله ای موشکی خانه آنها را در جنوب غزه هدف گرفت.
در این حمله رژیم صهیونیستی، فرزندان این خانواده به اسامی یحیی، رُکان، رُسلان، جُبران، إیف، ریفان، سیدین، لقمان و سیدرا به شهادت رسیدند. تنها بازمانده این فاجعه، کودک زخمی شده آنها، «آدم» است که حالا در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان تحت درمان قرار دارد. بر اساس گزارش وزارت بهداشت فلسطین در غزه، حمله هوایی رژیم صهیونیستی به منزل این خانواده در جنوب خان یونس منجر به تخریب کامل ساختمان و وقوع حریق گسترده و شهادت ۹ نفر شد. پیکر تمامی شهدا به حدی سوخته بود که امکان شناسایی کامل آنها وجود نداشت.

دکتر آلاء، مادری در لباس سفید و چشمانی اشک بار

به یکی از تلخ ترین تصاویر این جنگ تبدیل شد. چشمان تمام کادر درمان از اشک پر شد. تصویر آلاء، در صورتیکه پارچه ای را در آغوش گرفته بود که پیکر سوخته ی دختر کوچکش در آن پیچیده شده، در ذهن مردم حک شد و لحظه ای که دکتر آلاء النجار به بیمارستان رسید، قلب هر انسانی را به لرزه می انداخت و هنوز روپوش پزشکی اش را بر تن داشت و او برای درمان خردسالان زخمی دیگر سر کار رفته بود، ولی حال در مقابل پیکرهای سوخته ی فرزندان خودش ایستاده بود.
در ویدئویی که به سرعت در رسانه های اجتماعی انتشار یافت، فریادهای جگرسوز وی در راهروهای بیمارستان، «بچه هام، بچه هام!» به نماد غم و اندوه مادرانه بدل شد. خیلی از کادر درمان نتوانستند اشک های خودرا کنترل کنند. تصویر آلاء در آغوش گرفتن پارچه ای که پیکر بی جان دختر کوچکش در آن پیچیده شده بود، در حافظه مردم ثبت گردید.

مرگ حمدی؛ تسلیم شدن یک پدر

دکتر حمدی النجار، بعد از حمله در وضعیت وخیمی به بیمارستان منتقل شد و شکستگی های متعدد، جراحات مغزی، سوختگی و زخم های عمیق، او را در آستانه مرگ قرار داد. چند روز در بخش مراقبت های ویژه، با دستگاه تنفس مصنوعی زنده ماند، اما امیدی به بهبودی اش نبود. عاقبت او نیز به هم سفران کوچک خود در آن خانه ی ویران پیوست. پزشکان می گویند قبل از مرگ، دکتر النجار هوشیاری نداشت. اما پرستاری که شب آخر در کنارش بود، اظهار داشت: «اشک از گوشه چشمش سرازیر شد؛ گویی در خواب فرزندانش را صدا می زد.»

واکنش جهانی و فریادی که به گوش نمی رسد

این فاجعه بازتاب گسترده ای در رسانه های بین المللی داشت. مقامات سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری خواهان توقف فوری حملات و مطالعه مستقل درباره ی جنایات جنگی شدند. دولت ایتالیا پیشنهاد کرد که «آدم النجار» را برای ادامه درمان به رم منتقل کند. اما خیلی از فعالان فلسطینی معتقدند که جامعه جهانی هنوز در مقابل رنج عمیق مردم غزه سکوت کرده است. یکی از پزشکان همکار دکتر النجار در مصاحبه ای اظهار داشت: «چگونه می توان پذیرفت که کادر درمان، که روز و شب برای نجات دیگران تلاش می کنند، چنین تاوانی بدهند؟»

وداع تلخ با چراغ های خانه

در مراسم خاکسپاری، همکاران دکتر النجار، همسایگان، بازماندگان و حتی کودکانی که زمانی توسط آلاء درمان شده بودند، حضور داشتند. خانه ای که چراغ هایش با خنده ی خردسالان روشن بود، حالا با ۹ قاب عکس، دسته های گل پژمرده و مادر داغداری که دیگر هیچ ندارد، در خاموشی فرو رفته است.
این داستان، نه یک روایت تلخ معمول، بلکه سندی زنده از جنایتی لایتناهی است. حمدی و آلاء، دو پزشک که به زندگی سوگند خورده بودند، قربانی نفرتی شدند که انسانیت را نشانه گرفته است.

آلاء؛ خنساءِ غزه

در دل ویرانی های غزه، جایی که صدای بمب ها هر روز بر امید زندگی غلبه می کند، زنی ایستاده است؛ زنی که مردم او را نه فقط یک پزشک، بلکه «خنساء غزه» می نامند و نامش دکتر آلاء است؛ زنی که با دستانی لرزان اما قلبی استوار، خردسالان زخمی فلسطین را در آغوش می گیرد، بخیه می زند، پانسمان می کند، و باردیگر به زندگی پیوند می زند. اما آن چه او را به نماد صبر و استقامت بدل کرده، نه فقط مهارت های پزشکی اش است، بلکه رنجی است که با قامت راست، آنرا تاب آورده است. دکتر آلاء، نه یک، نه دو، بلکه ۹ فرزند خودرا در جنگ از دست داده است. ۹ تکه از وجودش در زیر آوار، در خون، در فریاد و در سکوت جا مانده اند. و با این همه، او هیچ گاه کلینیک خودرا ترک نکرد، هیچ گاه دست از درمان برنداشت. لبخندش را پنهان نکرد، و اشک هایش را پنهان تر. وقتی از او پرسیدند چه طور ادامه می دهد، تنها اظهار داشت: «اگر من نای ایستادن نداشته باشم، چه کسی زخم خردسالان ما را می بندد؟» دکتر حمدی النجار، پزشک عمومی شناخته شده در منطقه، و همسرش دکتر آلاء النجار، متخصص کودکان، همچون کسانی بودند که با وجود تهاجم گسترده، به وظیفه انسانی خود پایبند ماندند؛ آنها در خط مقدم امداد به مجروحان جنگی ایستاده بودند، اما این دفعه، نه در بیمارستان، بلکه خانه ی خودشان به صحنه ای از ویرانی بدل شد.


منبع:

1404/03/19
09:53:09
5.0 / 5
70
تگهای خبر: امداد , بهداشت , بیمارستان , پرستار
با این مطلب بیمارستان دی موافقید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب بیمارستان دی
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۳
بیمارستان دی
deyhospital.ir - تمامی حقوق سایت بیمارستان دی محفوظ و متعلق به مالک دامنه است

بیمارستان دی

بهداشت و درمان

بیمارستان دی، با ارائه خدمات درمانی باکیفیت و استفاده از پزشکان مجرب، همراه شما در راه سلامتی. سلامتی شما، اولویت ما